کارگاه های آموزشی کنگره60.. Group Therapy Sessions

اولین جلسه از دور هشتم کارگاهـــهای آموزشی خصوصی آقایان مسافر شعبه جمشدیه با دستور جلسه(وادی اول و تأثیر آن روی من)با استادی آقای علی نصـرتی و نگهبانی آقای حسین و دبیری آقای بیژن روز شنبه مورخ 6 مهـــر ماه 92 رأس ساعت 17 آغاز بـکار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
در ابتدا خداوند را شکر میکنم که در این جایگاه قرار گرفتم. از تمامی دوستانی که اجازه دادند، بنده 14 جلسه در جایگاه نگهبانی خدمت کنم، تشکـر میکنم و به حسین و بیژن عــزیز جایگاه نگهبانی و دبیری را تبریک عرض میکنم.
دستور جلسه این هفته وادی اول و تأثیر آن روی من است. همهء ما میدانیم که آقای مهـندس دژاکام 14 وادی را برای درمان اعتیاد طراحی کرده اند. به عقیده من این وادیـها میتواند 14 قانون باشد برای درست زندگی کردن و داشتن یک زندگی با آرامش و خوب.
بعد از اینکه صورت مسأله اعتیاد شکافته شد، مهمترین مسأله تفکـــر کردن است. بایستی یاد بگیرم به چه چیزهایی فکـر کنم و به چه چیزهایی فکـر نکنم.
در پیـام استاد ســـردار میفرمایند: خداوند سرنوشت هیچ قومی را عوض نمیکند مگـــر اینکه دست از خواسته های نامعقول خودشان بردارند.
به نظر شما چه قومی بزرگتر از قوم مصرف کننده مواد مخدر وجود دارد؟!؟ من فکر میکنم مصرف کنندگان بزرگترین قوم در دنیا باشند.
من در زمان مصرف بارهـا تلاش کردم تا سرنوشت خودم را تغییر دهم و از اعتیاد رهـــا شوم ولی مواد مخدر نه تنها در صور آشکار من تخریب وارد کرده بود بلکـــه در صور پنهان من هم تخریب های زیادی بوجود آورده بود. واقعأ هیچ کاری از دستم بر نمی آمد. با خودم میگفتم: باید اراده داشته باشم، باید غیرت و مردانگی داشته باشم، باید شجاعت و شهامت داشته باشم. اما افسوس هیچـگاه موفق نشدم...
زمانیـکه وارد کنـــگره 60 شدم، در وادی اول متوجه شدم که اعتیاد، آن چیزی نیست که تصور میکردم. یاد گرفتم که نگاه واقع بینانه ای به اعتیاد داشته باشم و باید خودم و مواد مخدر را بشناسم.
بارهــا در لژیونم گفتم: من وقتی وارد کنگره شدم، قصد داشتم فرمول کار را یاد بگیرم و خودم اعتیادم را درمان کنم! اما با گذشت زمان متوجه شدم درمان اعتیاد کار بزرگــیست و من شخصأ نمیتوانم. بنابراین تصمیم گرفتم اختیار و مسئولیت درمان را به راهنمای خودم واگذار کنم. چون من این مسأله را کاملا فهمیدم که تفکرم افیونی است و حس های آلوده ای دارم. به طبع آن عقل من دستورات غلط صادر میکند.
البته میدانستم که راهنما به عنوان یک راه بلد به من کمک میکند و تصمیم نهــایی به عهده ی خودم است و باید خودم برای رهایی از اعتیاد حرکت کنم.
مسیر حرکت در کنگره 60 مسیر کامل و درستی است و روش DST یک روش دقیقِ علمی و تجربی است. همه ما میدانیم که؛ علمــی که تجـربه شده باشد، سندی است بدون نقص
مبحث دیگر در این وادی اینستکه؛ اگر من در صراط مستقیم قرار بگیرم، علاوه بر سه نیروی الـقاء، احـیاء و تحـرک؛ نیروهای مافـوق هم بصورت خودکار به من کمک میکنند. زمانیکه میخواهم اعتیادم را درمان کنم، یعنی میخواهم بسیاری از ضدارزشـها را دور بریزم و اینکار بسیار ارزشمند است.
و بالعــکس؛ اگر در مسیر ضدارزشـها باشم، یکسری نیروها به من کمک میکنند تا هـرچه بیشتر به عمـق تاریکیــها فرو بروم.
کنگره 60 به حلقه متشکل از راهنما و رهجویان او ، لژیون گفته می شود . لژیون ، واحدی آموزشی است با حضور راهنما و شاگردان او که معمولاً بعد از کارگاه های آموزشی کنگره 60 تشکیل جلسه می دهد .