سی دی مقدمه و مثلث شخصیت(امین دژاکام)
هرجا ترس باشد نفرت نیزهست یا هر جا خماری باشد نشئگی هم هست و بر عکس.کسی
که شخصیت ترک خورده داشته باشد بد نبال جمع آوری مدرک خواهد بود تا لیاقت خود را به
اثبات برساند و اگر در جایگاهی قرار بگیرد و قدرتی بدست آورد دائم میخواهد دیگران را تحت
فشار قرار دهد این فرد اگر رئیس اداره ای باشد دائم کارمندان را تهدید به اخراج میکند ...
منظور از این که عقل بکار نیفتاده و یا از دسترس ما خارج شده چه هست؟ مثال: در یک کشور
که دارای تاسیسات و کارخانه های متعدد است و تولید بالا است، مواد اولیه برای انجام کار
ضروری است ، در حالی که اگر به نوعی این مواد اولیه قطع شود و یا مرغوب نباشد تولید هم
قطع و یا بنجول و بدرد نخورخواهد شد.و کارخانه ها مجبور میشوند کارکنان را اخراج کنند و
یا با مشکلات متعدد دیگه ای رو برو خواهند شد در نتیجه آن کشور از تعادل خارج خواهد شد.
بنابراین مواد اولیه خوب و سالم باعث اشتغالزایی و تولید میشود. حس اطلاعاتی را به عقل
میرساند که اگرحس آلوده باشد و اطلاعات غلط را به عقل برساند عقل هم فرمان غلط
صادر خواهد نمود.در واقع عقل قاضی، فرمانده و حاکم است.اگر فرمانده فلج شود سربازها
نیز ناتوان خواهند شد و اگر به این سیستم ضربه ای وارد کنند شخصیت هم به هم
ریخته و داغان میشود..هر انسانی با شخصیت،زندگی میکند. شخصیت، آسیب دیده دیگر از
خودش دفاع نمیکند مثال:اگر شما یک ماشین صفر کیلومتر داشته باشید از آن مراقبت کرده
و به آن حساسیت نشان میدهید این که روی آن خط بیندازند و....اما اگر یک ماشین تصادفی
داشته باشید حتی اگر چکش هم روی آن بکوبند معترض نمیشوید. فرمانده یا عقل از 3 طریق
میتواند ضربه بخورد.
1-رساندن اطلاعات غلط ،این که او بیلیاقت است و ناتوان که از عهده قضاوت بر نمیاد واین
که اگر باور کندکه بیلیاقت است و کنارهگیری کند ،که البته این هم یکی دیگه از حقه 2- پول
دادن به قاضی برای صدور فرمان غلط و قاضی بعداً متوجه اشتباه خودش شده و های نفس به
شمار میرود.
میبیند، آدمی که گناهکار نبوده را حکم اعدام داده و یک گناهکار را تبرئه نموده است.
3-او را تهدید میکنند به کشتن زن و بچه اش.
با این حساب یک شوک و ترس در وی ایجاد خواهد شد که شکاف ف یا ترکی را در شخصیت
وی به وجود میآورد.
حال هر جا ترس باشد نفرت نیزهست یا هر جا خماری باشد نشئگی هم هست و بر عکس.
کسی که شخصیت ترک خورده داشته باشد بد نبال جمع آوری مدرک خواهد بود تا لیاقت خود
را به اثبات برساند و اگر در جایگاهی قرار بگیرد و قدرتی به دست آورد دائم میخواهد دیگران را
تحت فشار قرار دهد این فرد اگر رئیس ادارهای باشد دائم کارمندان را تهدید به اخراج میکند.
این افراد چون در این جهت حرکت میکنند قوی شده رشد مینما یند و حاصل و میوه آنها تلخ
و زهر آگین است.در کنگره مطالب ساده بیان شده است.برای آموختن یک بازی در ابتدا باید
قوانین آن را بیاموزی حال اگر حوصله آموختن قوانین را نداشته باشید و فقط به فکر بازی کردن
باشید در هنگام بازی دچار مشکل با داور و هم بازی های خود خواهید شد.در زندگی هم قوانین
الهی وجود دارند که ندانستن این قوانین و به کار نگرفتن انها در زندگی برای انسانها مشکل
بوجود خواهد آورد و آنها با خداوند و دیگر انسانها با تضاد مواجه میشوند. گاهی انسانها تلاش
بسیار میکنند تا به هدف خود برسند اما در رسیدن به خواسته خود نا کام میشوند و ناامیدی به
سراغشان میآید و حسشان آلوده میشود و ممکن است کارهایی را انجام دهند که دیگران
در حالت عادی انجام نمیدهند.گفتیم که حس عامل حرکت و معادل نیرو است.که مامهه آلوده
شود انسان وارد تاریکی خواهد شد. .
کنگره انسان را به 2 بخش تقسیم کرده ،صورآشکار و پنهان و با ارائه دادن مدل و تصویر در ذهن
مطالب راحت تر قابل فهم و درک میشوند .در واقع از چیزهایی که تصویر دارید در مورد آنها
احساس هم دارید.اگر تصویر نباشد هیچ چیز قابل فهم نیست و همه چیز در زندگی بی
معنا خواهد شد..برای مثال تصویر نفس :شهری است بزرگ با ساکنین خوب و بد.مثلا در وین
مردم خوبی زندگی میکنند و شما با خیال راحت فرزندتان را به بیرون میفرستید و امنیت
بر قراراست.چون ذرات تشکیل دهنده آن که مردمش هستند خوب و ماهیت شهر نیز خوب است.
اما در بغداد خلاف این قضیه صادق است.حال در این شهر باید آدمها تغییر کنند تا ماهیت شهر
عوض شود در واقع شهر همان شهر است.
و یا تصویر سقوط آزاد: الان که سقوط آزاد انجام میدهید آن قبایل وحشی که در بیابانهای کشور
شما زندگی میکنند اگر به آنها مواد نرسد حمله به شهر وجودی خواهند نمود و شروع به کشیدن
مواد از توی شهر میکنند.حالا اون مواد چیه؟این که می آیند و گاوها را میبرندو ماشینها را
میدزدند و....یا پادشاهی که قبایل وحشی به او حمله کرده و غارتش میکنند.آیا این وضعیت
شبیه سقوط آزاد نیست؟پس این یک تصویر کاربردی و درست است.حالا شما دارید سفر میکنید
و شهر وجودی شما دارد آباد میشد و یک ارتش، خیلی نیرومند دارد،قبایل وحشی هم یک
سری آدم شده اند و یک سری هم تبعید شده اند و رفته اند.و تعداد کمی از آنها باقی میمانند
و حالا قطع مواد اتفاق میافتد و کسی نیست که حمله کنه و اگر هم احیاناً حمله کنند یک
شهر نیرومند با یک ارتش قوی وجود دارد.حال کسی که در سفر است این تصویر خیلی برایش
مهم و حیاتی است.و در مورد کسی که حسش آلوده است از مثال ل چرخ و فلک استفاده
مامیزه:کسی که مواد میزند مثل کسی هست که سوار چرخ و فلک شده باشد.او زمانی که
به اطرافش نگاه میکندحرکت آدمها را آن طوری که میبیند احساس پژواکند.اما فرد دیگری
روی نیمکت در حال ل روزنامه خواندن است حال این فرد در حال لت درست و تعادل به اطراف
مینگرد و مشاهده مینمابد هر 2 آنها از آنچه که دیده اند 2 جور برداشت و احساس دارند.به
همین علت کسانی که هرگز سابقه اعتیاد ندارند حس مصرف کنندگان را درک نمیکنند.نکته
جالب این جاست ،چیزی که این وضعیت را میتواند بوجود آورد لذت است.اما اگر دائماً سوار
چرخ و فلک باشی دچار سر گیجه و تهوع خواهید شد.و اگر ناگهان متوقف شود چه اتفاقی رخ
میدهد؟وضعیت او بد میشود زیرا او به آن وضعیت عادت کرده است. مصرف مواد و قطع
ناگهانی نیز میتواند چنین حالتی را برای بیمار به وجود آورد.حس باید آرام آرام پالایش شود.
برای همین گفته میشه رهجو باید سرش رو با سر راهنما عوض کند چون او در تعادل هست و
بهتر میتواند تشخیص دهد.در سفر اول به علت آلوده بودن حس نباید در زندگی تصمیم های
بزرگ گرفته شود چون حس آلوده است.تا زمانی که کاملا سکون اتفاق بیافتد.
وبلاگ همسفران کرج
کنگره 60 به حلقه متشکل از راهنما و رهجویان او ، لژیون گفته می شود . لژیون ، واحدی آموزشی است با حضور راهنما و شاگردان او که معمولاً بعد از کارگاه های آموزشی کنگره 60 تشکیل جلسه می دهد .